قرآن کریم در مورد پیامبر خاتم، حضرت محمد مصطفی"صلی الله علیه و آله” می فرماید:
«ولکم فی رسول الله اسوه الحسنه». از این رو سیره و سنت رسول امیـن اسلام “صلی الله علیه و آله” که برخی را اشاره می کنیم، می تواند گره بسیاری از مشکلات مادی
و معنوی انسان ها را باز کند:
1. هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه می رفت.
2. در هنگام راه رفتن قدم را بر زمین نمی کشید.
3. نگاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بود.
4. هر که را می دید مبادرت به سلام می کرد و کسی در سلام کردن بر او پیشی نمی گرفت.
5. وقتی به کسی دست می داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی کشید.
6. با مردم چنان معاشرت می کرد که هر کس گمان می کرد که عزیزترین فرد نزد آن حضرت است.
7. هرگاه به کسی می نگریست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمی کرد.
8. هرگز به روی مردم چشم نمی دوخت و خیره نگاه نمی کرد.
9. چون اشاره می کرد با دست اشاره می کرد نه با چشم و ابرو.
10. سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمی شد لب به سخن نمی گشود.
11. هرگاه با کسی ، هم صحبت می شد به سخنان او خوب گوش فرا می داد.
12. چون با کسی سخن می گفت کاملاً بر می گشت و رو به او می نشست.
13. در مجلس نمی نشست و بر نمی خواست مگر با یاد خدا.
14. با هر که می نشست تا او اراد ه برخاستن نمی کرد آن حضرت بر نمی خواست.
15. هنگام ورود به مجلس در آخر و نزدیک درب می نشستنه در صدر آن.
16. در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمی داد و از آن نهی می کرد.
17. هرگز در حضور مردم تکیه نمی زد.
18. اکثراً نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
19. اگر در محضر او چیزی رخ می داد که ناپسند وی بود نادیده می گرفت.
20. اگر از کسی خطایی صادر می گشت آن را نقل نمی کرد.
21. کسی را بر لغزش و خطا در سخن مواخذه نمی کرد.
22. هرگز با کسی جدل و منازعه نمی کرد.
23. هرگز سخن کسی را قطع نمی کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل می گفت.
24. پاسخ به سوالی را چند مرتبه تکرار می کرد تا جوابش بر شنوده مشتبه نشود.
25. چون سخن نا صواب از کسی می شنید نمی فرمود:« چرا فلانی چنین گفت» بلکه می فرمود: « بعضی مردم را چه می شود که چنین می گویند؟»
26. با فقرا زیاد نشست و برخاست می کرد و با آنان هم غذا می شد.
27. دعوت بندگان و غلامان را می پذیرفت.
28. هدیه را قبول می کرد اگر چه به اندازه ی یک جرعه شیر بود.
29. بیش از همه صله رحم به جا می آورد.
30. به خویشاوندان خود احسان می کرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد.
31. کار نیک را تحسین و تشویق می فرمود و کار بد را تقبیح می نمود و از آن نهی می کرد.
32. آنچه موجب صلاح دین و دنیای مردم بود به آنان می فرمود و مکرر می گفت هر آنچه حاضران از من می شنوند به غایبان برسانند.
33. هر که عذر می آورد عذر او را قبول می کرد.
34. هرگز کسی را حقیر نمی شمرد.
35. هرگز کسی را دشنام نداد و یا به لقب های بد نخواند.
36. هرگز کسی از اطرا فیان و بستگان خود را نفرین نکرد.
37. هرگز عیب مردم را جستجو نمی کرد.
38. از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمی گرفت و با همه خوشخو بود.
39. هرگز مزمت کسی را نمی کرد و بسیار مدح آنان نمی گفت.
40. بر جسارت دیگران صبر می فرمود و بدی را به نیکی جزا می داد.
منبع : حوزه علمیه فاطمیه دامغان
آخرین نظرات